برای کیشلوفسکی عملا دو دوره کاری میشود در نظر گرفت.یک دوره تا ساخت فیلم بی پایان(no end) ویک دوره هم بعد از آن.فیلمهایی که من در یادداشت قبلی به آنها اشاره کردم همه فیلمهای دوره دوم کاری کیشلوفسکی هستند.البته مطمئنا فیلمهای بسیار خوب زیادی در تاریخ سینما وجود دارد اما هدف من بیشتر معرفی دوره دوم کاری کیشلوفسکی به عنوان یک سینماگر ناب است.سینما گری با فیلمهایی غمناک اما اصیل.علاوه بر خود کیشلوفسکی(که به عنوان کارگردان مهمترین نقش را در ساخت فیلمهایش داشته) دو عامل مهم دیگر هم در غنای هر چه بیشتر این فیلمها موثر بوده اند.یکی همان پرایسنر است که در یادداشت قبلی به او اشاره کردم.نفر دوم هم کریشتف پیه شیه ویچ همکار فیلمنامه نویسی کیشلوفسکی است. این دو نفر همکاری خودشان را از زمان ساخت فیلم بی پایان شروع کردند واین همکاری تا زمان مرگ کیشلوفسکی ادامه داشت.بهترین فیلمنامه های کیشلوفسکی با همکاری این آدم نوشته شد.آخرین کارشان هم یک تریلوژی بر اساس کمدی الهی دانته به نامهای «بهشت،دوزخ وجهنم» بود که با مرگ کیشلوفسکی نا تمام ماند(کسانی که سه گانه رنگها را دیده اند میتوانند بفهمند که سینما چه فیلمهایی را از دست داده).به هرحال کیشلوفسکی مرده و برای من هم فقط آبی مانده.فیلمی که خیلی دوستش دارم.البته چند ماه پیش جایی خواندم که کارگردانی به اسم تام تیکور فیلمی بر اساس فیلمنامه بهشت ساخته(این فیلمنامه تنها فیلمنامه تکمیل شده این تریلوژی بود).من فیلم را ندیده ام.اما میگویند فیلم زیبایی است.

چرا وسطش خالی بود؟
مرسی بابت لطفی که کردی...خیلی مرسی.
اولین باره که به بلاگت میام / فکر نمیکنم که آخرین بارم هم باشه . بلاگ خوبی داری :)
سلام دوست عزیز...هفته پیش کامنت گذاشته بودی که به دلیل یک سری مشکلات نتونسته بودم بیام...اما الان واقعا خوشحالم که با وبلاگت آشنا شدم...در اولین فرصت در لیست یادداشتهای یک دیوانه خواهی بود...فقط یک پیشنهاد...میدونم که روزهای اول آدم دوست داره هر روز وبلاگش رو به روز کنه اما...بهتره بین نوشته ها فاصله بدی...مطالب خوبی می نویسی و من فکر میکنم بتونم چیزهای تازه ای از اینجا یاد بگیرم
اولاٌ ه مرسی از لینک ((- ؛
دوماٌ مرسی از اطلاعاتی که می دی.
مطالب جالبی در مورد هنرمندان و فیلمها مینویسی. مرسی از این اطلاعات جالب.
اسم وبلاگت خیلی قشنگه و منو جذب کرد که بیام اینجا ؛ حالا که اومدم میبینم وبلاگت هم مثل اسمش عالیه .
موفق باشی.
آسمونی ِ عزیز سبزترین آرزوها تقدیم تو باد
کلبه کوچک هستی منتظر دیدار دوباره توست
دل خوشی داشته باشی عزیز مهربون راستی منم بلاگ اسکای دارماااا :)
:)
پرسیده بودی این سیاهی از کجا میاد؟سیاهی مثل سپیدی تو همین زندگی وجود داره و من و تو و همه ی ماداریم توش دست و پا می زنیم اما تو خودتو به ندیدن می زنی ومی گی :به به همه جا چقدرسپیده!راستی من سیاهی رو و شب رو بیشتراز روز و سپیدی دوست دارم چون به نظرم دروغگو نیست و صادقه/
در مورد کیشلوفسکی برای نوشته قبلیت کامنت گذاشتم...الان فقط خواستم بگم که بهت لینک دادم دوست من...
آبی جون
لوگوت بینظیره! مطالبت هم که معلومه :)
وای چه لگوی نازی درست کردی ..... من هم می خوام واسه وبلاگمون له لگو درست کنم ولی هیچی به نظرم نمی رسه
چه لوگوی قشنگی ! مبارک .خیلی آبیه ! خیلی خوشگله .
رنگ خیال با نقد برکت تازه شد