کسی منکر این مسئله نیست که استفاده از امکانات زبان مقصد برای یک ترجمه درست و رسا اجتناب ناپذیر و حتی ضروری است . یعنی گاها شما مجبور می شوید که بعضی از جملات و یا کلمات متن اولیه را به گونه ای تغییر دهید که در زبان ترجمه قابل درک و زیبا باشند . اما خواهش می کنم توجه داشته باشید که ایجاد تغییرات ساختاری، زبانی و آوایی در متن اصلی تنها زمانی مجاز است که شما هیچ چاره دیگری در این زمینه نداشته باشید و وفادار ماندن به متن اصلی اثر موجب ایجاد ابهام و سردرگمی در خوانندگان زبان مقصد گردد و یا در رساندن موسیقی آوایی مورد نظر نویسنده نا توان باشد . در شرایطی که استفاده از شرایط متنی – زبانی نویسنده اصلی هیچ تداخلی با ادراک خوانشی خوانندگان زبان مقصد ترجمه نداشته باشد وحتی استفاده از آن شرایط به نوعی به زیبایی کلی اثر ترجمه شده بیفزاید ایجاد تغییر در در این شرایط از طرف مترجم تنها به معنی نوعی سهل انگاری و بی خیالی در ترجمه است . نوعی سهل انگاری که متاسفانه بعضی از مترجمین ما به آن گرفتارند .
به نظر من این مسئله در ترجمه آثار پل استر به وسیله خانم خجسته کیهان نمود واضحی دارد . توی این چند روزه روی مقاله ای در باره آثار استر کار می کنم که ناگزیر به استفاده از متن اصلی بعضی از رمانهای این نویسنده شدم ..... بقیه متن را در اینجا بخوانید:adagio.blogsky.com
سلام. خوشحال می شم بهم سر بزنی و نظر بدی و در نهایت اگه دوست داشتی تبادل لینک کنیم.
ممنون
جالب بود ...
می توان همچون عروسک های کوکی بود
سلام آقا پیمان.. منم آبیم مث تو هم تیم آبی هم رنگ مورد علاقه آبی هم احساس آبی.. خوشحال میشم ببینمت تو وبم.. آبی و آسمونی باشی...
سلام کار قشنگی بود لذت بردم بعد مدت ها به روز شدم منتظر نظرات ارزنده ی شما هستم موفق وپیروز باشید
ما به یادتون هستیم ..........
اقا! من اعتراض دارم! به این وضع ترجمه...«ناطوردشت» و...
آره... بعضیها هم هیچی از متن نمی فهمند، و کلمه به کلمه ترجمه می کنند، مثل کتاب شنی بورخس ترجمه فریده مهدوی دامغانی.
اینجا قصر آبی نام است اما از آبی نمی بینم !!!
سلام